وزیر آموزش و پرورش، آمار سه میلیونی ترک تحصیل دانشآموزان در دوران همهگیری کرونا را تایید کرده و در دسترس نبودن اینترنت و ابزار آموزش آنلاین را دلایل اصلی بازماندگی دانشآموزان از تحصیل دانسته است. این در حالی است که سال گذشته، وقتی نگرانیها درباره وضعیت آموزشی کودکان در دوران کرونا افزایش یافته بود، محسن حاجیمیرزایی و همکارانش در وزارت آموزش و پرورش بارها مدعی شدند که اجازه نخواهند داد هیچ دانشآموزی از تحصیل باز بماند؛ اما حالا وزیر آموزش و پرورش آمار سه میلیونی دانشآموزان ترک تحصیل کرده را پذیرفته است.
همهگیری کرونا بسیاری از معادلات جهانی از جمله آموزش کودکان را تحت تاثیر قرار داد؛ به خصوص در کشورهای در حال توسعه و فقیر، کودکان بسیاری پس از همهگیری و تعطیلی مدارس در معرض آسیب قرار گرفتند. تابستان سال گذشته، پس از اینکه چند ماه از تعطیلی مدارس گذشت، یونیسف در بیانیهای از کودکان به عنوان «قربانیان پنهان همهگیری» نام برد و از دولتها خواست تا «فرصتهای یادگیری از راه دور را برای تمام کودکان و به خصوص کودکان آسیبپذیر فراهم کنند».
یونیسف در بیانیه خود به این موضوع نیز اشاره کرده بود که «تجربه نشان داده است هرچقدر کودکان آسیبپذیر از مدرسه دورتر بمانند، به همان میزان احتمال بازگشتشان به آموزش کاهش مییابد.»
با وجود هشدار خطر یونیسف و دیگر سازمانهای حامی کودکان، ناتوانی دولتها در برخی کشورها از جمله ایران به ترک تحصیل میلیونها کودک و پیوستن آنها به چرخه کار اجباری یا ازدواج زودهنگام منجر شد.
در ایران، بنا بر اعلام وزیر آموزش و پروش، سه میلیون دانشآموز پس از همهگیری کرونا ترک تحصیل کردند. به گزارش همشهری و به نقل از محسن حاجی میرزایی، «سکونت دانشآموزان در مناطق محروم و فاقد اینترنت و همچنین دسترسی نداشتن به ابزار آموزشی از دلایل عمده بازماندن از تحصیل دانشآموزان بوده است.» در این میان بر اساس اعلام قاسمعلی خدابنده، مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی، این استان با سهم ۴۰ هزار نفری، بیشترین میزان ترک تحصیل دانش آموزان در کشور را به خود اختصاص داده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
معیار وزیر آموزش و پرورش برای شناسایی آمار کودکان بازمانده از تحصیل، دانشآموزانیاند که در شبکه شاد ثبتنام نکردهاند؛ این در حالی است که در بسیاری از خانوادهها کودکان در شبکه شاد ثبتنام کرده اما به دلیل فقر و محرومیت امکان ادامه تحصیل را نداشتهاند. بسیاری از آنها با گوشی تلفن همراه پدران و مادران خود به شبکه شاد وصل میشدند که در همه ساعات روز در دسترسشان نبود. بسیاری از خانوادهها هم یک گوشی داشتند و چند دانشآموز باید با آن درس میخواندند.
تردید درباره آمار اعلام شده وزارت آموزش و پرورش به این دلیل است که در طول یک سال گذشته آمارهای متناقضی درباره تعداد کودکان بازمانده از تحصیل ارائه شده است؛ احمد حسین فلاحی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، در بهمن سال ۱۳۹۹ اعلام کرد سه میلیون و ۵۰۰ هزار دانشآموز در حال ترک تحصیلند. پس از او بهروز محبی، دیگر نماینده مجلس، نیز در فرودین ماه سال جاری در گفتوگو با ایلنا از آمار ۳۰ تا ۴۰ درصدی ترک تحصیل دانشآموزان در دوران همهگیری خبر داد؛ اما پیش از آنها در دیماه سال ۱۳۹۹ جواد حسینی، رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی اعلام کرده بود: «۳۰ درصد دانشآموزان یعنی حدود پنج میلیون دانشآموز از وسایل هوشمند آموزش بیبهرهاند.» انجمن حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان در بیانیهای که در حمایت از دانشآموزان آسیبدیده در اعتراضها منتشر کرد، از آمار پنج میلیونی ترک تحصیل کودکان پس از بحران کرونا پرده برداشت.
کارنامه آموزش و پرورش ایران در دوران همهگیری کرونا و تعطیلی مدارس را شاید بتوان در اقرار یک جملهای وزیر این نهاد آموزشی در سال گذشته خلاصه کرد: «اقرار میکنم سیستم آموزشی برای مواجهه با کرونا تجربه کافی نداشت.»
سامانه شاد و اصرار آموزش و پرورش برای آموزش از راه دور از طریق این سامانه از همان ابتدا بسیار مورد انتقاد قرار گرفت چرا که زیرساختهای آموزش آنلاین در کشور وجود نداشت و بیم آن میرفت که این روش، بازماندن کودکان از تحصیل را در پی داشته باشد.
سال گذشته پس از شدت یافتن انتقادها، رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش مدعی شد: «دانشآموزانی که به اینترنت دسترسی ندارند شناسایی شدهاند و آموزش در مناطق محروم و عشایری تداوم دارد.» او همچنین به ایمنا گفت: «دستورالعمل خاصی را برای تداوم جریان آموزش در مناطق محروم و عشایری تدوین و ابلاغ کردیم. بر اساس شرایط و استفاده از ظرفیت راهبران آموزشی، تحویل بستههای آموزشی، استفاده از ظرفیت صداوسیمای استانی و رسانه رادیو اقدامهای خوبی انجام شده است.»
حکیمزاده درباره مناطقی که به اینترنت و فضای تلویزیونی دسترسی ندارند هم مدعی شد: «دانشآموزانی که دسترسی نداشتند، شناسایی شدند و اعزام داوطلبانه معلمان و راهبران با رعایت نکات بهداشتی برای حضور در مناطق عشایری و استفاده از فناوریهای قابل حملونقل برای آموزش انجام شده است.»
حالا پس از گذشت بیش از یک سال از وعدهها و قولهایی که به مرحله اجرا و عمل نرسید، آنچه وزیر آموزش و پرورش و همکارانش برای گفتن دارند این است که به ترک تحصیل سه میلیون دانشآموز در مدت یک سال اعتراف کنند و تازه این آماری است که وزارت آموزش و پرورش پذیرفته وگرنه تعداد کودکان بازمانده از تحصیل بیش اینها است.
همهگیری کرونا آزمونی بود که سیستم آموزش و پرورش ایران به دلیل رویکرد غیر کارشناسی و ایدئولوژیک از آن سربلند بیرون نیامد؛ رویکردی که سرنوشت سه تا پنج میلیون کودکی را که در یک سال گذشته از تحصیل بازماندند، در راه وعدهها و برنامههای غیر کارشناسی خود قربانی کرده است.